"نه غزه؛ نه لبنان" چقدر برای رژیم اسرائیل آب خورده است؟
مذاکره کننده ارشد تشکیلات خودگردان فلسطین افشا کرده است که بودجه‌ای به مبلغ 50 میلیون دلار را برای حمایت از راه‌اندازی یک شبکه رسانه‌ای در حمایت از میرحسین موسوی در نظر گرفته بوده است.

«نه غزه؛ نه لبنان؛ جانم فدای ایران» این شعاری بود که سال گذشته در روز جهانی قدس، توسط جماعت حامی میرحسین موسوی در خیابان کریمخان سر داده شد؛ افرادی که به دلیل حضور پرشور و گسترده مردم در مسیر همیشگی راهپیمایی یعنی خیابان انقلاب، به میدان هفت تیر رفته بودند تا بلکه آنجا بتوانند فارغ از اعتراض مردم، دست به ساختارشکنی بزنند.

اگرچه مردم در روز قدس ۸۸ هم مانند هز سال، شعارهای خود را متوجه رژیم صهیونیستی و بزرگ‌ترین پشتیبان و حامی آن کرده بودند اما رسانه‌های غربی و مخالف جمهوری اسلامی ایران ترجیح دادند تا به جای پوشش شعارهای مردم، به تبلیغ شعارهای همین جماعت بدهند و آنان را نماینده مردم ایران معرفی کنند.

اصلی‌ترین شعاری که توسط این افراد سر داده شد، چیزی بود که صراحتا برخلاف آرمان‌های بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و فلسفه روز جهانی قدس بود؛ شعاری که چند روز پیش از روز جهانی قدس توسط سایت رسمی وزارت امور خارجه اسرائیل توصیه شد و تلویزیون دولتی آمریکا هم از تحقق آن در روز موعود خبر داد.

اگرچه اندک بودن افرادی که این شعار را سر دادند و واکنش مردم نسبت به این اقدام ساختارشکنانه سبب شد تا سران این جریان هم متوجه اشتباه تاکتیکی خود در عریان کردن مواضع پنهان و ضدانقلابی خود شوند اما در روزهای اخیر مساله‌ای از سوی رسانه‌های معتبر بین‌المللی مطرح شده که می‌تواند زمینه را برای فرو افتادن پرده از پشت صحنه هدایت و تحریک آشوبگران به سر دادن این شعار فراهم کند.

روز گذشته شبکه تلویزیونی «الجزیره» اسناد همکاری تشکیلات خودگردان فلسطین با رژیم صهیونیستی برای تضعیف جنبش حماس را به وسیله حمایت و هدایت آشوبگران ایرانی افشا کرد.

این اسناد نشان می‌دهند که «صائب عریقات» مذاکره کننده ارشد تشکیلات خودگردان فلسطین در گفت‌وگو با «جمیز جونز» مشاور امنیت ملی آمریکا در دوازدهم اکتبر سال ۲۰۰۹ تصریح کرده است: «محمود عباس برای همراه کردن جریانی در ایران که حامی سازش با اسرائیل بودند، یک تاجر فلسطینی را راضی کرد تا پنجاه میلیون دلار برای راه اندازی یک شبکه رادیویی یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ایران یعنی میرحسین موسوی پرداخت کند.»

افشای این سند در حالی صورت گرفته است که «آیت‌الله جنتی» دبیر شورای نگهبان قانون اساسی مرداد ماه سال جاری در خطبه‌های نمازجمعه تهران خبر داد سران فتنه یک میلیارد دلار با واسطه برخی کشورهای عربی به‌ویژه عربستان سعودی برای براندازی نظام دریافت کرده‌اند. این اظهارات اگرچه در آن زمان با واکنش جریان رسانه‌ای فتنه مواجه شد و آن‌ها تلاش کردند افشاگری دبیر شورای نگهبان را مخدوش کنند اما افشاگری اخیر الجزیره حکایت از صحت این مدعا دارد.

از سوی دیگر، مواضع میرحسین موسوی در دوران تبلیغات انتخاباتی می‌تواند یکی از دلایل اثبات حمایت رسمی و صریح جریانات ضد جنبش مقاومت فلسطین از وی باشد.

آقای موسوی در مناظره تلویزیونی با دکتر احمدی‌نژاد در روزهای قبل از انتخابات دهم از اینکه رئیس‌جمهور موضوع هولوکاست را مطرح کرده بود، انتقاد کرد. این در حالی بود که موضوع هولوکاست یکی از نقاط اصلی آسیب‌پذیری رژیم صهیونیستی بود و در اثر طرح سؤالاتی منطق در این زمینه و فلسفه تشکیل رژیم جعلی اسرائیل از سوی احمدی‌نژاد، مشروعیت این رژیم در افکار عمومی و نخبگان جهان با تردیدهای جدی‌تری مواجه شد.

در همین راستا است که فعالان سیاسی معتقدند با گذشت زمان، پست پرده بسیاری از وقایع سال گذشته مشخص خواهد شد؛ وقایعی که ابتدا با نام حمایت از انتخابات آزاد و احترام به رای مردم آغاز شد ولی در ‌‌نهایت به هتک حرمت مقدسات دینی و ملی مردم ایران رسید.

 

داریوش همایون مرد
داریوش همایون وزیر فرهنگ شاه طی سال 1356 که در جریان نامه رشیدی مطلق در روزنامه اطلاعات بود، در سن 74 سالگی در اروپا به درک واصل شد.

 

به گزارش خبرنگار کلمه، داریوش همایون، وزیر فرهنگ رژیم شاه که در جریان مقاله توهین آمیز به امام خمینی که در سال 56 در روزنامه اطلاعات و با نام مستعار «احمد رشیدی مطلق» منتشر شده بود، دخالت داشت، بعد از سال ها  فعالیت علیه انقلاب اسلامی به درک واصل شد.

داریوش همایون در 15 سالگی، در 21 بهمن 1322 به انجمن نیمه‌مخفی و زیرزمینی «انتقام» پیوست. داریوش در سال 1326، هنگام تشکیل حزب اسلام‌ستیز و باستانگرای «پان‌ایرانیست»، که با رکن 2 ستاد ارتش شاهنشاهی ارتباط داشت، جزو موسسان آن بود.

وی در سال 1327 میانه‌اش با پان‌ایرانیست‌ها، به هم خورد و به «انجمن هنری جام‌جم» پیوست ولی پس از آنکه نتوانست با رهبران این انجمن، «ضیاء مدرس» و «شاپور زندنیا» سازگاری نشان دهد، با بهبود روابط با اعضای مکتب پان‌ایرانیست، مجددا با یک چرخش سریع، به این مکتب پیوست. سال 1329، شاهد تاسیس تشکل کوچکی با نام «گروه نجات ملی» بود که داریوش همایون، در آن هم عضویت یافت! وی در دوره دانشجویی که مقارن با نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران بود، در ابتدای سال 1330 عضو حزب تازه‌تاسیس سوسیالیست ملی کارگران ایران (سومکا) شد که دارای عقاید افراطی «ناسیونالیستی – فاشیستی» بود . این حزب وابسته به حزب توده  مانند حزب فاشیست نازی آلمان عقایدی افراطی منحای عقاید ضد یهود، داشت.

ااین افراطی گری ها باعث شد که مدتی بعد داریوش همایون کناره گیری کند.

همین داریوش همایون که بعد از انقلاب داعیه‌دار آزادی بوده است، ‌هنگام عضویت در حزب تندرو «سومکا»، در برخورد با مردم عادی‌ای که با این حزب مخالف بودند و اعضای سایر احزابی که مشی سیاسی این حزب فاشیستی را برنمی‌تابیدند، با چوب و چماق و زنجیر و دشنه و قمه مانند اراذل و اوباش به جان آنها می‌افتاد. همایون که یکی از اعضای سومکا بود، به عنوان فردی «لمپن» و «شرور» با شعار «خدا، شاه، میهن» به‌روي مردم چاقو می‌کشید! تمام انجمن‌ها و احزابی که نام بردیم، با الگوبرداری از احزاب نازیستی و فاشیستی اروپا و تحت پوشش ملی‌گرایی و وطن‌پرستی افراطی به عرصه ظهور آمدند و جالب آنکه ملغمه‌ای از ناسیونالیسم افراطی و ناسنجیده، ناپختگی سیاسی و مشی انتقادی شدید نسبت به اسلام و علما و مروجان دینی، موجب گرد‌هم آمدن اعضای آنها می‌شد که البته داریوش همایون، عضویت در تمام این تشکل‌ها را آزمود.

از این جهت که  داریوش همایون  با عضویت در تمام این احزاب و انجمن های افراطی و چاقو کش بوده و هیچ کدام نتوانستند نظر مردم را جلب کنند و برای میهن کمکی باشند، و داریوش همایون مدتی پس از عضویت از آنها کناره می گرفت، باید زندگی پر تجربه و فعالیت های سیاسی او را مرور کرد تا به این پرسش پاسخ دهیم که همایون چگونه پس از عضویت در این همه حزب و دسته ، سرانجام از دربار شاه و وزارت فرهنگ شاه سر در آورد.

همایون در دوره ای که در دانشگاه هاروارد دانشجوی دوره دکترای تخصصی بوده، و به قول خودش در کلاس درس بزرگانی مانند هانتینگتون حضور داشته، مورد توجه آمریکایی ها بوده است و بعد از بازگشت به ایران، از سوی بسیاری از وزارت خانه ها و ادارات و شرکت ها دعوت به کار می شود و این روند نشان می دهد کسی که روزگاری نمونه خوان روزنامه اطلاعات و کیهان بوده، چگونه پس از عضویت در احزاب و سفر به آمریکا، به عضویت  احزاب دولتی و شاهنشاهی و وزارت فرهنگ در می آید.

وی، از همان دوران جوانی با بیگانگان و اجانب از سویی و با ارکان قدرت و حکومت پهلوی از سوی دیگر مرتبط بود. جاه‌طلبی داریوش همایون، فرصت مغتنمی را براي دستگاه‌های جاسوسی، اطلاعاتی و سیاسی آمریکا و انگلستان به وجود آورد که از همان دوران شباب، وی را در راستای مقاصد خود، مورد بهره‌برداری قرار دهند.

وی در سال 1328، با انتشار مجله هنری «جام جم» فعالیت مطبوعاتی خویش را در کنار فعالیت‌های سیاسی و حزبی آغاز کرد. همایون در اوایل دهه 30 به عنوان نمونه‌خوان به روزنامه اطلاعات پیوست و پس از مدتی در سال 34، خبرنگار سیاسی این روزنامه شد و مدتی بعد به سرویس خارجی و بین الملل روزنامه انتقال یافت. وی به عنوان یک «روزنامه‌نگار قلم به مزد»، از طریق کسی که وی را وارد حرفه مطبوعاتی کرده بود ‌ـ علی‌ جواهرکلام ‌ـ با شبکه عنکبوتی «بدامن» آشنا شد و به سرعت تبدیل به یکی از فعال‌ترین عناصر این شبکه جاسوسی‌ـ مطبوعاتی شد. 3 وظیفه اصلی این شبکه که همه فعالیت‌های مطبوعاتی دوران پس از کودتای 28 مرداد 1332‌ ـ که به دست سرلشکر زاهدی، پدرزن آتی همایون، انجام شد ـ را کنترل می‌کرد: 1- تثبیت رسانه‌ای حکومت کودتایی محمد‌رضا، 2- ایجاد هراس از سلطه کمونیست‌ها بر ایران و 3- ایجاد محبوبیت برای آمریکا و کشاندن نشریات به مسیر مورد نظر ایالات متحده بود.

خوش‌خدمتی‌های داریوش همایون در شبکه عنکبوتی بدامن موجب شد، آمریکا روی وی به عنوان مهره‌ای قابل اعتماد حساب باز کند. داریوش به توصیه مستقیم واشنگتن، در سال 39 به عنوان رئیس سازمان کتاب‌های جیبی منصوب شد تا در 32 سالگی بالاخره به آرزوی دیرینش، «ریاست» برسد. وی سپس در سال 41 با گسترش دامنه فعالیت انتشاراتی این سازمان با ادغام آن با چند ناشر، سرپرست انتشارات «فرانکلین» شد. او که دیگر راه‌های صعود به مناصب بالا را فراگرفته و فهمیده بود بایستی برای پیشرفت به انجمن‌های فراماسونری بپیوندد، این راه را برگزید. داریوش همایون به عنوان یکی از مهره‌های مطبوعاتی رژیم، جزو ماموران تاسیس سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات بود که در همه دوره‌های آن عضو هیات مدیره این سندیکا بود و حتی یک بار به‌عنوان دبیر این سندیکا، فعالیت کرد. روابط صمیمانه‌ای که وی با فراماسون‌ها، انجمن بازرگانان کلیمی و آژانس یهود ایران برقرار کرده بود و خدماتی که به آنها ارائه کرد، موجب شد در اواسط دهه 40 زمانی که یهودیان صهیونیست ایران قصد داشتند امتیاز روزنامه خود، «آیندگان» را از دکتر حسین اهری، عضو موسس کلوب روتاری، از فراماسون‌های برجسته ایران و دارای رتبه «استاد ارجمند» فراماسونری، منتقل کنند، آن را به داریوش همایون انتقال دادند. جالب آنکه سردبیر روزنامه آیندگان نیز با انتصاب همایون، مسعود بهنود – ضد انقلاب مقیم لندن – بود.  گفته می شود که در سال های 44 تا 46 همایون روی روزنامه آیندگان متمرکز می شود و موفق می شود که امتیاز روزنامه را صاحب شود.

زمانی که داریوش همایون، وزیر فرهنگ و متولی نظارت بر مطبوعات و روزنامه ها بود، هویدا  به همراه چند خبرنگار دیگر تیمی را تشکیل داده و مطالبی را برای تضعیف نهضت انقلاب اسلامی و رهبران آن از جمله امام خمینی، مراجع تقلید، روحانیون و سیاسیون، تهیه کرده و برای چاپ به روزنامه ها ارسال می کرد. روزنامه ها نیز موظف بودند تا هر چه از سوی تیم هویدا ارسال می شود منتشر کنند. زیرا این گونه جا افتاده بود که نامه ها و نوشته ها از بالا و دربار می آید و لزوما باید چاپ شوند.

یکی از این مطالب  که توسط تیم هویدا  تهیه و تنظیم شد و خود به عنوان یکی از عوامل مهم در شعله ور شدن مبارزات انقلاب اسلامی مطرح بوده است و نیز نقطه عطفی در اعتراض های مردمی و شهرهای مذهبی کشور به شمار می رفت، نامه معروفی است که در روزنامه اطلاعات در سال 56 توسط این شخص و با نام مستعار احمد رشیدی مطلق منتشر شد. همان موقع آیت الله دستغیب که از این موضوع به خشم آمده بود در یکی از منبرهای خود او را «احمق نارشید مطلق» لقب می دهد. در این نوشته که اعتراضات وسیعی را در شهر قم، تبریز، مشهد و به تدریج شهرهای دیگر به همراه داشت، به مرجع تقلید زمان و رهبر نهضت انقلاب اسلامی، امام خمینی اهانت شده بود.

گفته می شود این نامه از سوی دربار و از سوی هویدا در چهار پاکت دربسته و مهر و موم شده، به دست  داریوش همایون وزیر فرهنگ وقت می رسد. داریوش همایون نیز خبرنگاران چهار روزنامه آن زمان یعنی کیهان، اطلاعات، رستاخیر و آیندگان را که در محل حاضر بودند، فرا خوانده و نامه را به سردبیران روزنامه ها می دهد.

مدتی بعد در پی اعتراضات مردمی و شکل گیری موج انقلاب، شاه دستور می دهد تا برخی چهره های شاخص رژیم پهلوی از جمله هویدا و داریوش همایون دستگیر و روانه زندان شوند. اما داریوش همایون در زندان آشکار می کند که خیانت و چاپ نامه توهین آمیز به امام از طریق هویدا مدیریت شده و او تنها نامه ها رابه روزنامه ها انتقال داده است و از آن جا که مخالف سانسور مطبوعات بوده، متن نامه را مشاهده نکرده و اختیار را به سردبیران روزنامه ها داده است!

داریوش همایون و یکی از خبرنگاران روزنامه ها از جمله شهرام همایون خبرنگار وقت روزنامه آیندگان و مدیر فعلی شبکه ماهواره ای و ضد انقلاب کانال یک، بعدها در اظهارات خود اعلام کردند که داریوش همایون نامه ها را باز نکرده و تنها کار انتقال نامه به روزنامه ها را انجام داده و از مفاد و متن نامه آگاه نبوده است. ادعایی که بیشتر به یک طنز شبیه است.

به این ترتیب، نامه توهین آمیز با امضای رشیدی مطلق به روزنامه ها می رسد. مدیر روزنامه کیهان، زیر بار چاپ نامه نمی رود و با این عنوان که این نامه مشکل ساز خواهد شد و مملکت را به هم می ریزد از چاپ نامه خودداری می کند. روزنامه آیندگان نیز که در سال 1346 توسط داریوش همایون تاسیس شده بود، به همین شکل عمل کرده و معاون سردبیر روزنامه آیندگان  با این لحن که ما نارنجک زیر مملکت نمی گذاریم، نامه را به سطل آشغال می اندازد.

روزنامه رستاخیز نیز با این که به دربار وابسته بود از ترس خروش مردم، نامه را چاپ نمی کند. اما سردبیر وقت روزنامه اطلاعات برای خود شیرینی، نامه را چاپ کرد. انتشار نامه همان و اعتراضات گسترده مردم غیور ایران هم همان. انتشار این نامه باعث شد که مردم ایران در تظاهراتی به مانند سیل خروشان دستگاه شاهنشاهی را در هم بکوبند.

 

هاآرتص: اگر مسيح هم ظهور کند، بازداشت خواهد شد!
آنگاه که مسيح ظهور کند، خاخام‌هاي صهيونيست او را به بي‌اعتقادي و بيماري متهم و آنگاه مسيح تهديدي براي ماهيت يهودي «کشور اسرائيل» تلقي خواهد شد!

بنابراین گزارش روزنامه صهيونيستي هاآرتص در مقاله‌اي به قلم آنوري، نويسنده شاخص اين روزنامه و رسانه‌هاي مختلف در جهان، رژيم صهيونيستي را به تمسخر گرفت و با محور قرار دادن «مسيح» (منجي مورد نظر يهوديان جهان) نوشت: اگر مسيح هم پاي به اسرائيل (فلسطين اشغالي) بگذارد، ديپورت خواهد شد و برايش برگه‌ هويت صادر نخواهد شد؛ بلکه او را بازداشت و به اتاق بازجويي خواهند برد. 

اين نويسنده افزود: آنگاه که مسيح ظهور کند، خاخام‌هاي صهيونيست او را به بي‌اعتقادي و بيماري متهم و آنگاه مسيح تهديدي براي ماهيت يهودي «کشور اسرائيل» تلقي خواهد شد! خاخام‌ها با او همان رفتاري را خواهند کرد که با با عيسي بن مريم(ع) کردند!

 

طائب: مشکل هاشمی این است که نمی فهمد!!!
طائب ادامه داد: کسانی مثل هاشمی رفسنجانی در جنگ نرم نه عامل بودند و نه طراح بلکه مشکل آنها تنها این بود که "نمی‌فهمیدند ". آقای هاشمی باید بداند که مردم روحانیت را تنها به دلیل حمایت از دین و پیامبر اکرم (ص) قبول دارند.

استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه اصلاح‌طلبان با توجه به کارنامه موجود به پایان عمر سیاسی خود رسیده‌اند، گفت: انتخابات آینده رقابت تمام و کمال و پرشور صرفا اصولگرایی است.  

به گزارش کلمه از بندرعباس، حجت‌الاسلام‌ مهدی طائب ظهر امروز در همایش افسران جنگ نرم با اشاره به تفاوت میان بصیرت و علم اظهار داشت: انقلاب اسلامی ایران در پی تشکیل هلال اسلامی با توجه به بصیرت‌افزایی در بین مسلمانان و ملل منطقه است.

وی ادامه داد: تنها با بصیرت‌افزایی است که مسلمانان و جهان اسلام می‌توانند جلوی استکبار و به ویژه آمریکا را بگیرند.

این استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: فتنه سال 88 در مبحث عملیات بصیرتی برای نظام ثمرات زیادی داشت.

طائب بیان داشت: همان دفاعی که مردم طی هشت سال در جنگ تحمیلی در برابر تمام دنیا انجام دادند این بار در میدان جنگ نرم طی هشت ماه در مقابل همان هجمه از دشمنان انجام دادند.

وی با اشاره به سخنان رهبری مبنی بر "واکسینه شدن نظام " پس از حوادث پس از انتخابات اظهار داشت: دیگر هیچ فردی نمی‌تواند ملت را به بازی بگیرد چرا که ملت به بصیرت رسیده است.

به گفته طائب، بیداری ملت‌هایی همانند فلسطین و لبنان در قالب حماس و حزب‌الله از ثمرات پیروزی انقلاب اسلامی در جنگ هشت ساله دانست و افزود: انقلاب مردم تونس و سقوط کابینه "سعد حریری " نیز نتیجه بیداری مردم منطقه است.

این استاد حوزه و دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود گفت: باید در داخل کشور نیز دو کار اساسی انجام داد که یکی از آنها تبیین تفکر فتنه و اهداف سران آن برای مردم است.

طائب با اشاره به اظهارات هاشمی در دیدار با یکی از آشنایان خود عنوان داشت: به قول هاشمی رفسنجانی اگر نهضت سبز موفق می‌شد دیکتاتوری بی‌سابقه‌تری از استبداد 50 ساله در ایران حاکم می‌شد.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه در طراحی جنگ نرم علیه نظام توانایی بسیار بالایی هزینه شده است، اضافه کرد: طراحی این جنگ از عهده کسانی همانند میرحسین موسوی، خاتمی و کروبی که در فتنه 88 به عنوان عروسک‌های خیمه شب‌بازی ایفای نقش می‌کردند، بر نمی‌آید.

وی افزود: غرب همانند جنگ هشت ساله در جنگ نرم نیز تمام دار و ندار خود را به کار گرفت فارغ از اینکه رهبری در مدت زمان کوتاهی ناتوی فرهنگی آنها را مچاله کرد.

طائب ادامه داد: کسانی مثل هاشمی رفسنجانی در جنگ نرم نه عامل بودند و نه طراح بلکه مشکل آنها تنها این بود که "نمی‌فهمیدند ". آقای هاشمی باید بداند که مردم روحانیت را تنها به دلیل حمایت از دین و پیامبر اکرم (ص) قبول دارند.

این استاد حوزه و دانشگاه افزود: آقای هاشمی باید به فرزندان خود نگاه کند که به چه کسانی پناه آورده‌اند، مگر نیست که در اسلام هجرت به بلاد کفر مسئله دارد.

وی تصریح کرد که اگر پیرامون هاشمی تغییر یابد وی به خط برمی‌گردد.

طائب ادامه داد: مشائی در کنار احمدی‌نژاد در حکم بهزاد نبوی در کنار رجائی است اما مشائی فرق‌هایی با بهزاد نبوی دارد چراکه وی نه زیرکی نبوی را دارد و نه امکانات و تیم او را.

طائب با بیان اینکه احمدی‌نژاد فردی هوشیار است، ابراز داشت: مشائی در کابینه مانده که به آقای احمدی‌نژاد خط بدهد اما احمدی‌نژاد زیرک‌تر از آن است و هر چه را که به مصالح نظام باشد، انجام می‌دهد.

وی با بیان اینکه هدف مشایی نیز خدمتگزاری به نظام است، تصریح کرد: مشائی نمی‌تواند تهدیدی به حساب آید، تنها دخالت‌های وی در عزل و نصب‌ها کمی نگران‌کننده است.

این استاد حوزه و دانشگاه در بخش پایانی سخنان خود با بیان اینکه نوع برخورد کنونی با سران فتنه بهترین نوع برخورد است، ابراز داشت: کسانی همانند کروبی که در حال حاضر «رمی جمرات» مردم شده‌اند و هیچ تهدیدی برای نظام به شمار نمی‌روند.

طائب گفت: مردم در انتخابات بعدی دنبال کسی می‌گردند که راه احمدی‌نژاد را بهتر از خود وی ادامه دهد و از همین روست که پیش‌بینی می‌شود انتخابات آینده رقابت تمام و کمال و پرشور صرفا اصولگرایی باشد چرا که طیف مخالف کاملا به پایان عمر سیاسی خود رسید.

 

مسدود شدن حساب شبکه «پرس تی وی»
بانک انگلیسی «نشنال وست مینستر» در اقدامی خلاف مقررات حساب جاری شبکه «پرس تی وی» را مسدود کرد.
به گزارش خبرنگار کلمه ، بانک «نشنال وست مینستر» حساب صد هزار پوندی شبکه پرس تی وی را که در انگلستان به عنوان یک کمپانی انگلیسی به ثبت رسیده تا از این طریق بتواند دارای هویت مستقلی باشد مسدود کرد.
این در حالی است که پیش از این هم حساب بانک هایی چون سپه، ملی، صادرات و ملت هم در این کشور به صورت غیر قانونی و حقوقی مسدود و بسته شد. متأسفانه انفعال مقامات و مسئولین ایرانی باعث شده که دستگاه ها و سازمان های مالی و حسابی انگلیس چنین اقداماتی را علیه جمهوری اسلامی انجام دهند.

از سویی دیگر برخی کارشناسان معتقدند این امر شاید به دلیل عملکرد نه چندان مناسب پرس تی وی باشد. اعمالی چون استفاده از «کن لیوینگستون» شهردار پیشین لندن و از اعضای ارشد حزب کارگر این کشور که در برنامه های این شبکه در ازای دریافت مبلغ 8500 پوند شرکت کرد. لیونگستن در این برنامه به بیان نقطه نظراتش در مورد موضوع فلسطین پرداخت.  استفاده از این شخص در حالی صورت گرفت که بسیاری از اندیشمندان جهان اسلام که همراهی مناسبی با ایران دارند در این کشور زندگی می کنند و این شبکه می توانست از این اندیشمندان استفاده کند.


از طرفی دیگر برخی از برنامه های این شبکه نیز دارای ابهامات قابل تمجهی است. مانند ساخت مستندهای «ایران و غرب». در این مستندها که در آن با مقامات و مسئولین ارشد ایرانی مصاحبه هایی انجام شد حاوی مطالب مهم امنیتی بود که متأسفانه این شبکه به راحتی این اطلاعات را در اختیار شبکه ها و خبرنگاران خارجی قرار داد.

به نظر می رسد مسئولین ایرانی باید از این پوسته اقدامات انفعالی بیرون آمده و رویه فعال تری را اتخاذ کنند.

 

 

عبور از اسلامگرایی را علنی کنید
سازمان سيا خطاب به اصلاح طلبان: عبور از اسلامگرايي را علني كنيد ارگان رسمي سرويس جاسوسي آمريكا از اصلاح طلبان خواست علناً از اسلامگرايي عبور كنند.
به گزارش کلمه،راديو فردا در تحليلي به قلم يكي از اعضاي فراري و لائيك حلقه كيان (مجيد محمدي) نوشت: اصلاح طلبان از حيث گفتماني تنها راهي كه در پيش رو دارند پذيرش جدايي نهادهاي ديني از نهادهاي دولتي]سكولاريسم[ است كه اين امر نافي ولايت فقيه و جمهوري موجود اسلامي است. اعلام چنين ديدگاهي براي اصلاح طلبان مذهبي به معناي برگشت ناپذيري آنان به جمهوري اسلامي و سوابق گذشته آنهاست و همين، مشكل جدي براي آنها محسوب مي شود.
راديو فردا با اشاره به سرنوشت گروهك هاي نفاق متظاهر به مذهب (نظير نهضت آزادي) نوشت: آنها پس از خروج از حاكميت در سال هاي 1358 تا 1360، هرگز نتوانستند به جايگاه قبلي خود بازگردند و تجربه نشان مي دهد كه كساني كه از حاكميت خارج شدند، هرگز به آن باز نمي گردند.
اين رسانه آمريكايي اضافه كرد: اصلاح طلبان مذهبي كه در داخل خواهد ماند اگر بخواهند در صحنه سياسي بمانند بايد بدانند راهبرد و برنامه موجود آنها درباره بازگشت به عصر طلايي امام و اجراي قانون اساسي، فراري دهنده مخالفان است و بايد تغيير كند. آنها همچنين بايد از مرزبندي با ساير مخالفان جمهوري اسلامي دست بشويند. اصلاح طلبان اگر توان بسيج سياسي ندارند و نمي خواهند هزينه اعلام براندازي به عنوان راهبرد را بپردازند حداقل در مورد راهبرد خود در برابر رژيم سكوت كنند و تنها به تحليل و نقد اكتفا نمايند.
راديو فردا تأكيد مي كند: راه پيش روي اصلاح طلبان، گذار از اسلامگرايي يا حاشيه نشيني است.

 

 

درخواست جدید منافقین از خاتمی
يكي از عناصر نزديك به گروهك منافقين با انتقاد از موضع اخير خاتمي مبني بر ابراز تمايل به حضور در انتخابات، از وي خواست شعار رفراندوم سر دهد.

 

محمد ملكي با تكرار سناريوي طراحي شده از سوي عناصري نظير مايكل لدين، از خاتمي خواسته تا به جاي شركت در انتخابات خواستار رفراندوم شود. اين در حالي است كه فتنه گراني چون خاتمي پس از دريافت تودهني از ملت و شكست در اردوكشي و آشوب خياباني، مجبور شده اند دنده عقب بگيرند و تظاهر به تبعيت از قانون اساسي و همراه با جمهوري اسلامي كنند.


ملكي در نامه خود به خاتمي كه از سوي گويانيوز، جرس و بالاترين منتشر شده همچنين مي نويسد: جناب خاتمي بياييد كمي صادقانه با هم صحبت كنيم. راستي شما فكر مي كنيد اگر وضع مانند ده دوازده سال پيش شود و شما رئيس جمهور شويد و مجلسي مانند مجلس ششم هم در اختيار شما باشد با چنين قانون اساسي جنابعالي در پايان كار نخواهيد فرمود من يك تداركاتچي بيشتر نبودم؟ جناب استاد! چرا از گذشته درس نمي آموزيم؟ جناب آقاي خاتمي من مشفقانه به شما مي گويم ديگر اين چنين حرفها و موضع گيريها دردي را دوا نمي كند، اگر مي خواهيد به جبران كم كاريها و فرصت سوزيهاي گذشته كاري انجام دهيد، بياييد همه با هم و دست در دست هم و با يك صدا فرياد كنيم كه ما فقط در يك همه پرسي آزاد شركت مي كنيم.
وي همچنين درباره شرط گذاري خاتمي براي شركت در انتخابات نوشت: شما از طرف چه كساني شرايط را تعيين مي كنيد، جنبش سبز، اصلاح طلبان، روحانيت، مردم؟! ديديد كه آقاي جنتي چطور آب پاكي را روي دست شما ريخت و گفت اصلا نيازي به حضور شما نيست كه براي نظام شرط تعيين مي كنيد.


در همين حال سايت گويانيوز در مقاله ديگري و درباره اظهارات چندي پيش خاتمي در ديدار برخي اعضاي اقليت مجلس تاكيد كرد: مي توان از خاتمي به عنوان يكي از معدود افراد سياسي نام برد كه وقتي بر كرسي سخن گفتن مي نشيند با گفته هاي دو پهلوي خودش طرفدارانش را دچار سردرگمي كرده و هميشه راهي براي انتخاب مسيرهاي مختلف و توجيه عملكرد خود باقي مي گذارد. او حتي نخواسته تا بصورت واضح و روشن بر روي يكي از گزينه ها مثلا حذف نظارت استصوابي و يا در مورد خصوصيات رد و قبول صلاحيت كانديداها اشاره داشته باشد. حالا بر فرض محال بپذيريم كه خواسته هاي خاتمي را بپذيرند و راه براي شركت اصلاح طلبان در انتخابات باز شود چند سؤال اساسي و كليدي پيش خواهد آمد؛ مهم ترين سؤال اين است كه اين اقليت موجود در مجلس چه كردند كه الان مي توان با تكيه بر آن دوباره به پاي صندوق راي رفت و به آنها راي داد؟ و اصلاح طلبان موجود در مجلس چه تاثيري بر عملكرد مجلس داشته كه مي توان با دلگرمي بر آنها، افراد مشابه را انتخاب كرد؟
گويانيوز اضافه كرد: حاكميت كلي هزينه كرده اعم از پاسخگويي به مجامع بين المللي تا اغتشاشات كه بتواند جرياني را كه ستون پنجم دشمن و عاملان پروژه براندازي نرم مي داند، از ميدان بدر كند و به هيچ عنوان نمي پذيرد تا دوباره آنان به عرصه سياست برگردند. همچنين بايد گفت خود خاتمي در سال 78 در دانشگاه تهران در پاسخ به شعار دانشجويان كه «زنداني سياسي آزاد بايد گردد» گفت ما زنداني سياسي نداريم، حالا خنده دار و مضحك نيست كه همين آقا خواستار آزادي زندانيان سياسي مي شود؟ و اكنون آيا هيچ يك از مسئولين كشوري پذيرفته اند كه ما زنداني سياسي داريم؟ و هيچ يك از زندانيان به حكم سياسي بودن در زندان هستند؟ بلكه همه جا گفته اند جمعي اغتشاشگر و محارب هستند. از طرف ديگر دادستان تهران به خاتمي مي گويد كه بايد براي محاكمه آماده شود و كيهان مي نويسد كه خاتمي دوست كساني چون جرج سوروس و راسموسن دبيركل ناتو و موتلف منافقين و بهايي ها و سلطنت طلبان و تروريست ها مي باشد. دوپهلو حرف زدن خاتمي در اين شرايط در حكم گره زدن به باد است و باعث تشديد بي اعتمادي به وي مي شود.




ارسال توسط arman

5 سئوال اعضای جامعه اسلامی دانشجویان از آقای هاشمی
اعضای اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه‌های سراسر کشور با اشاره به صحبت‌های اخیر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در جمع دانشجویان گیلانی، 5 سئوال مهم را از وی پرسیدند.

به گزارش کلمه ، در نامه سزگشاده اعضای اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه‌های سراسر کشور به آقای هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام آمده است: آزمون بزرگ و میدانی سخت برای سنجش عیار مدعیان در بستر حوادث فتنه 88 شکل گرفت که در آن اکثر خواص نمره قبولی نگرفتند و از توده‌ها (که به زعم آنها با بی شرمی تمام بی سواد و به دور از تمدن معرفی می‌شوند!) عقب ماندند و با اصرار خود در حالی که به خوبی می‌دانستند ماجرا از چه قرار است و در کجای پازل دشمن ایستاده‌اند خود را از آغوش ملت جدا و به دامان دشمن پرتاب کردند.

در ادامه این نامه مندرج است: بحث افراد معلوم الحالی مثل موسوی، خاتمی یا کروبی و... نیست؛ عملکرد اینها قابل پیش‌بینی و محرز بود، اما درد ما آنهایی بودند که برای انقلاب خون دل‌ها خورده بودند، برای خمینی، عزیز بودند و برای سیدناالخامنه‌ای همسنگر!

اعضای یکی از 5 اتحادیه بزرگ دانشجویی کشور در ادامه نامه خود آورده‌اند: صحبت‌های اخیر شما در جمع دانشجویان گیلانی ما را بر آن داشت تا چند سئوال و نکته را به عرضتان برسانیم:

1- آقای هاشمی! آیه 14 سوره تغابن را حتما خوانده‌اید! نسبت به تاریخ هم از ما بهتر آگاهید؛ عبدالله بن زبیرها بودند که موجب شدند سیف الاسلام‌ها در جمل‌های تاریخ علیه ولایت خروج نمایند، پس مراقب اطرافیان خود باشید.

2- آقای هاشمی! قریب یک میلیون رأی مجلس خبرگان شما رأی امت حزب‌الله و متدینین است، نه سبزها و نه حامیان غربزده موسوی! بنابراین انتظار مردم این بود که قدرشناس این آرا باشید و به شعار "هاشمی هاشمی سکوت کنی خائنی " جماعتی که نه تنها به شما رأی ندادند بلکه از اساس مخالف ولایت فقیه، خبرگان و تمام ارکان نظام بودند، اعتنا نکنید و به آن دلخوش نباشید.

3- بعد از مواضع شما در نماز جمعه 88 که همراه بود با کلکسیونی از هتک حرمت‌ها علیه فریضه مقدس نماز جمعه توسط جمع اندکی از سبزها که خم به ابروی شما نیاورد، چه کسانی راضی به خانه برگشتند؟! مواضع شما چه کسانی را به تحسین وا داشت؟

4- اردوکشی خیابانی، هتک حرمت مقدسات دینی، کشتن بسیجیان، اتهام تقلب به نظام، اتهام تجاوز جنسی در زندان‌های نظام، توهین به عاشورای حسینی(ع)، بیانیه‌های کاملاً هم‌سو با آمریکا و رژیم صهیونیستی و... اینها اتفاقاتی بود که فقط یکی از آنها برای جدا شدن راه شما و اتخاذ موضع شفاف نسبت به موسوی و منافقین همراهش کافی بود! اما امروز شما نه تنها مرزها و خطوط خود را همچنان با این فرقه منحرف روشن نکرده‌اید، بلکه شنیده شده که موسوی که رأس این فتنه بوده و ابزار اصلی براندازی نظام شده بود را به جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز دعوت نموده‌اید! چه بگوییم که جز حسرت و حیرت کار دیگری نمی‌توان کرد!

5- اتفاقات اخیر همچون مسئله دانشگاه آزاد تاریکتر از آن اتفاقات جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام در آن شنبه ننگین در بحث انتخاب رئیس بانک مرکزی، علامت‌های سوال جدیدی در ذهن ما ایجاد کرده است. چه پاسخی در قبال این همه علامت سوال برای ذهن پرسشگر دانشجویان دارید؟

هر لحظه آماده شنیدن پاسخ سئوالات خود هستیم.


 

تكاپوي عارف براي احياي اصلاح طلبان

محمد رضا عارف معاون اول دولت دوم خاتمي درتدارك احياي اصلاح طلبان ميانه روست.


به گزارش کلمه،محمد رضا عارف با راه اندازي تشكيلاتي در صدد جلب و جذب اصلاح طلبان ميانه روست تا بتوانند در دور آينده انتخابات مجلس شوراي اسلامي حضور پيدا كنند. 

تدارك براي انتخابات آينده مجلس درحالي از سوي وي صورت مي گيرد كه او درجلسه اي ازاينكه كسان ديگري ورود زود هنگام به بحث انتخابات داشته اند گله كرده بود!
اينهمه در حالي اتفاق مي افتد كه پيش از اين محمد خاتمي يراي حضور درانتخابات شرط و شروط گذاشته بود كه با واكنش برخي مسئولين مواجه شده بود. 

گفته مي شود حركت عارف با حمايت و هدايت پنهان سيد محمد خاتمي صورت مي گيرد و براي اينكه اين نزديكي مشخص نشود عارف از تشكيلات بنياد باران جداشده و تشكيلات جديدي راه اندازي كرده است. 

كارشناسان معتقدند اين بازي دوگانه او و خاتمي در واقع نوعي تقسيم كاراست تا بتوانند به هرشكل ممكن سهمي از معادلات قدرت داشته باشند و به طور كامل از جريان رو به رشد نظام و انقلاب حذف نشوند. 

بسياري بر این باورند مواضعي كه برخي مواقع و به طورغيررسمي ازسوي وي عنوان مي شود نمود و نمونه چنين رويكرد دوگانه اي است.او كه پيش از اين به انصراف خود از حضور درانتخابات هشتمين دوره مجلس شوراي اسلامي افتخار مي كرد و گفته بود: «با توجه به روندي که بر انتخابات مجلس هشتم حاکم شد و ردصلاحيت گسترده نيروهاي اصلاح‌طلب معنادارترين کاري که مي‌توانستم در آن برهه انجام دهم انصراف بود و انصراف من داراي يک پيام جدي بود» اكنون مواضعي گرفته كه در تضادي آشكار با رويكرد سابق اش معنا مي شود. 

عارف چندی پیش در سخنان خود در جمع انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان با توجه به حوادث پس از انتخابات گفته بود: «ازابتدا هم موسوی را برای ریاست جمهوری قبول نداشتم.» وي همچنين گفته بود: «نباید بجای انتقاد از دولت احمدی نژاد، انتقادهای خود را به سمت اصول نظام منحرف می کردیم. »

او اگر چه تاكنون به طور صريح مواضع خود را درباره اغتشاشات ،فتنه و فتنه گران سال گذشته ايراد نكرده ولي همواره با انتقاد تندروهاي اصلاح طلب مواجه بوده به طوري كه گفته مي شود موسوي خوئيني ها، عضو ارشد مجمع روحانيون مبارز كه ازاو به عنوان مرد خاكستري جريان اصلاحات ياد مي‌شود، انتقادات تندي را متوجه عارف كرده ومواضع او را سودجويانه دانسته و انتقادات معاون اول دولت خاتمي به اصلاح طلبان را براي تاييد صلاحيت گرفتن ارزيابي كرده است.

 

توهین به آیات قرآن دررستورانهای تل آویو
پایگاه خبری العرب در سرزمین های اشغالی سال 1948 با اعلام این خبر تصاویر این دستمال ها را نیز کاملا شفاف و واضح منتشر کرده است.

 


برپایه گزارش کلمه ، دستمالهای یاد شده همچنین منقش به مسجد النبی در مدینه منوره هستند.
این دستمال ها معمولا برای پاک کردن میزها پس از سرو غذای مشتری استفاده می شود و پس از آن در کیسه های زباله ریخته می شود.
ایه هفت سوره مبارکه محمد (ص) با مضمون جهادی است و خداوند در این آیه خطاب به مومنان می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید اگر خدا را یاری کنید خداهم شما را (همه جا) یاری می کند و ثابت قدم می گرداند.
این در حالی است که پیش از این نیز رژیم صهیونیستی اقدام به درج آیایه هایی از قرآن کریم بر بطری ها و قوطی های مشروبات الکلی کرده بود . صهیونیستها همچنین اخیرا برخی آیات قران کریم را در بعضی از اماکن مکروه و حرام نوشته بودند و چندی پیش نیز مسجدی را در نابلس به آتش کشیدند.
گفتنی است این برای نخستین بار نیست که غذاخوری های صهیونیست ها در تل آویو به قران و ایات قرآنی توهین می کنند.


 

اپوزيسيوني كه با پاك كن پاك مي شود

جريان اپوزيسيون در جايگاهي از قدرت قرار ندارد كه طرف مذاكره با حاكميت قرار گيرد.

کلمه: مهران براتي از اعضاي گروهك اتحاد جمهوري خواهان (مقيم برلين) و فعال در فتنه سال گذشته، ضمن يادآوري مطلب فوق، به راديو فردا گفت: ما شرايط مذاكره اپوزيسيون با حاكميت را در ايران نداريم. چيزهايي مثل مذاكره و آشتي ملي زماني جاي دارد كه نيروي حاكم ضعيف شده باشد و نتواند به تنهايي مشكلات را حل كند و مجبور شود به صداي اپوزيسيون گوش كند نه اينكه اصلاً نيروي اپوزيسيون قابل ملاحظه اي كه اصلاً محلي از اعراب داشته باشد، وجود نداشته باشد و اصلاً جدي گرفته نشود.


وي اضافه كرد: اپوزيسيون هيچ وقت دنبال سياستگذاري مستقل نمي رود و هميشه مترصد است كه يك تغيير و تحولي در زد و خوردهاي جناحي به وجود آيد تا شايد يك منفذي و يك جايي هم براي اپوزيسيون باز شود. اين سياست در سي سال گذشته نتوانسته كاري از پيش ببرد. اپوزيسيون الان نه مجامع و محافلي دارد، نه داراي رهبري سياسي است، موسوي و كروبي هم كه نمي توانند رهبري بكنند.
براتي همچنين گفته است: روز به روز كساني كه در جنبش سبز شركت داشتند، شناسايي شده و بيشتر دستگير شده اند. تعداد فرار به خارج هم بيشتر شده است. كجاي اين اپوزيسيون قدرت دارد. حتي موسوي و كروبي هم فهميده اند كه اپوزيسيون نياز به يك رهبري فراگيرتر سياسي و يارگيري هم از نيروهاي سكولار و هم از اصلاح طلبان مذهبي دارد.


وي مي گويد: جمهوري اسلامي كاملاً خيالش راحت است كه نيروهاي مخالف را دستگير كرده يا از كشور فرار كرده اند. اصلاح طلبان هم كه يك زندگي بخور و نمير دارند. جمع بندي اين است كه حاكميت اصلاً خود را مجبور به مذاكره با اپوزيسيون نمي بيند. آنها مجبور به گفت وگو نه با من نه با امثال فرخ نگهدار ] رئيس گروهك ماركسيستي فدائيان خلق كه اينك به خدمت بي بي سي و حلقه مهاجراني در لندن درآمده[ و نه با كس ديگري نمي بيند.

 

آقای هاشمی!چرا راه خود را از موسوی جدا نمی کنید؟
اعضاي اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان دانشگاه‌هاي سراسر كشور طي نامه سرگشاده‌اي خطاب به رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام تاكيد كردند كه انتظار دلسوزان انقلاب اين بود كه هاشمي خط خود را از موسوي و كروبي و خاتمي جدا كند.

به گزارش کلمه ، اعضاي اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان دانشگاه‌هاي سراسر كشور طي نامه‌ سرگشاده‌اي خطاب به آيت‌الله هاشمي رفسنجاني رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام، نكاتي را درباره اظهارات اخير وي بيان كردند.

در ابتداي اين نامه آمده است:
بسمه تعالي
جناب آقاي هاشمي رفسنجاني،
سلام عليكم!
در حالي كه بيش از سه دهه از عمر پربركت انقلاب اسلامي مي‌گذرد، طي اين سالها هر از چند گاهي نسيم يا تندبادهايي وزيد و درخت تنومند نظام اسلامي ايران را لرزاند كه البته نه تنها آسيبي به اين شجره طيبه نرسيد بلكه موجب شد برخي برگ‌هاي زرد و شاخه‌هاي خشكيده و آفت زده اين درخت كه زيبايي آن را بر هم زده بودند و مانع رشد سريع‌تر آن شده بودند ريزش كردند و راه انقلاب هموارتر شد.

اعضاي اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان دانشگاه‌هاي سراسر كشور در ادامه تاكيد كرده‌اند: اما آنچه ناراحت كننده است برخي حركات و رفتارهاي عناصري است كه خود در ريشه دواندن اين انقلاب و نظام نقش بسزايي داشته‌اند؛ زندان‌ها رفته‌اند و هزينه‌ها پرداخت كرده‌اند.

در ادامه اين نامه با اشاره به اينكه اوج فتنه‌هاي دهه اخير كه جمع تمامي كينه ها، دشمني‌ها، توطئه‌ها، نفاق و دورويي‌ها بود را در سال قبل شاهد بوديم، تاكيد شده است: جايي‌كه ماهيت فتنه خيلي سريع آشكار شد، هر چند عده‌اي هنوز هم از به كار بردن واژه فتنه استنكاف مي‌كنند.

اعضاي "جاد " مي‌افزايند: آزمون بزرگ و ميداني سخت براي سنجش عيار مدعيان در بستر حوادث فتنه 88 شكل گرفت كه در آن اكثر خواص نمره قبولي نگرفتند و از توده‌ها (كه به زعم آنها با بي شرمي تمام بي سواد و به دور از تمدن معرفي مي‌شوند!) عقب ماندند و با اصرار خود در حالي كه به خوبي مي‌دانستند ماجرا از چه قرار است و در كجاي پازل دشمن ايستاده‌اند خود را از آغوش ملت جدا و به دامان دشمن پرتاب كردند.

در ادامه اين نامه مندرج است: بحث افراد معلوم الحالي مثل موسوي، خاتمي يا كروبي و... نيست؛ عملكرد اينها قابل پيش‌بيني و محرز بود، اما درد ما آنهايي بودند كه براي انقلاب خون دل‌ها خورده بودند، براي خميني، عزيز بودند و براي سيدناالخامنه‌اي همسنگر!

اعضاي يكي از 5اتحاديه بزرگ دانشجويي كشور در ادامه نامه خود آورده‌اند: صحبت‌هاي اخير شما در جمع دانشجويان گيلاني ما را بر آن داشت تا چند سوال و نكته را به عرضتان برسانيم:

1- آقاي هاشمي! آيه 14 سوره تغابن را حتما خوانده‌ايد! نسبت به تاريخ هم از ما بهتر آگاهيد؛ عبدالله بن زبيرها بودند كه موجب شدند سيف الاسلام‌ها در جمل‌هاي تاريخ عليه ولايت خروج نمايند، پس مراقب اطرافيان خود باشيد.

2- آقاي هاشمي! قريب يك ميليون رأي مجلس خبرگان شما رأي امت حزب‌الله و متدينين است، نه سبزها و نه حاميان غربزده موسوي! بنابراين انتظار مردم اين بود كه قدرشناس اين آرا باشيد و به شعار "هاشمي هاشمي سكوت كني خائني " جماعتي كه نه تنها به شما رأي ندادند بلكه از اساس مخالف ولايت فقيه، خبرگان و تمام اركان نظام بودند، اعتنا نكنيد و به آن دلخوش نباشيد.

3- بعد از مواضع شما در نماز جمعه 88 كه همراه بود با كلكسيوني از هتك حرمت‌ها عليه فريضه مقدس نماز جمعه توسط جمع اندكي از سبزها كه خم به ابروي شما نياورد، چه كساني راضي به خانه برگشتند؟! مواضع شما چه كساني را به تحسين وا داشت؟

4- اردوكشي خياباني، هتك حرمت مقدسات ديني، كشتن بسيجيان، اتهام تقلب به نظام، اتهام تجاوز جنسي در زندان‌هاي نظام، توهين به عاشوراي حسيني(ع)، بيانيه‌هاي كاملاً هم‌سو با آمريكا و رژيم صهيونيستي و... اينها اتفاقاتي بود كه فقط يكي از آنها براي جدا شدن راه شما و اتخاذ موضع شفاف نسبت به موسوي و منافقين همراهش كافي بود! اما امروز شما نه تنها مرزها و خطوط خود را همچنان با اين فرقه منحرف روشن نكرده‌ايد، بلكه شنيده شده كه موسوي كه رأس اين فتنه بوده و ابزار اصلي براندازي نظام شده بود را به جلسه مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز دعوت نموده‌ايد! چه بگوييم كه جز حسرت و حيرت كار ديگري نمي‌توان كرد!

5- اتفاقات اخير همچون مسأله دانشگاه آزاد تاريكتر از آن اتفاقات جلسه مجمع تشخيص مصلحت نظام در آن شنبه ننگين در بحث انتخاب رئيس بانك مركزي، علامت‌هاي سوال جديدي در ذهن ما ايجاد كرده است. چه پاسخي در قبال اين همه علامت سوال براي ذهن پرسشگر دانشجويان داريد؟
هر لحظه آماده شنيدن پاسخ سوالات خود هستيم.
والسلام علي من اتبع الهدي

 

 

گزینه هاشمی و خاتمی برای انتخابات یازدهم
درجلسات محفلی اصلاح طلبان تاکنون «محمد رضا عارف» و «اسحاق جهانگیری» برای کاندیداتوری در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری مطرح شده اند.

در همین رابطه گفته می شود خاتمی و هاشمی رفسنجانی تمایل خود را به اسحاق جهانگیری بیش از عارف نشان داده و 2 دلیل را برای این انتخاب این گزینه مطرح کرده اند.
دلیل اول این دو، روحیات اسحاق جهانگیری نسبت به محمد رضا عارف می باشد.این دو معتقدند جهانگیری هماهنگ تر و در مواضع لزوم قابلیت تندتر شدن را هم دارد.
دلیل دوم خاتمی و هاشمی برای حمایت از جهانگیری ظرفیتهایی است که وی در مجموعه یکی از نهادها به سبب حضور برادر خود دارد.

گفتنی است این انتخاب در حالی صورت گرفته که تا یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری فرصت بسیاری است و امکان شکل گیری معادلات جدیدی در عرصه سیاست حتی با تضادهای کاملا آشکار محتمل می باشد.
اخبار رسیده از اردوگاه اصلاح طلبان حکایت از آن دارد که این جریان برای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری دو گزینه را مطرح کرده اند.

 


 

اسرار پشت پرده برخي خواص در فتنه 88 هنوز اعلام نشده است

اسرار پشت پرده برخي خواص در فتنه 88 هنوز اعلام نشده است


وزير اطلاعات گفت: اسرار پشت پرده برخي خواص در فتنه 88 هنوز اعلام نشده است.

به گزارش کلمه ، حجت‌الاسلام حيدر مصلحي چهارشنبه شب در بيست و نهمين سالگرد حماسه سال 60 آمل در مصلاي اين شهر با اشاره به شرايطي كه موجب ايجاد دوباره حوادثي مانند كربلا در تاريخ مي‌شود، اظهار داشت: بي‌بصيرتي، يكي از مهم‌ترين عواملي است كه موجب شكل‌گيري واقعه عاشورا شده است.

مصلحي با بيان اينكه ملت ايران همواره در طول تاريخ انقلاب اسلامي در عرصه‌هاي مختلف هوشياري و بيداري خود را داشته‌اند، تصريح كرد: اگر چه در برخي از برهه‌هاي تاريخ برخي افراد با شعارهاي مردم‌پسند بر آنها چيره شدند اما اين مردم پس از آگاهي از نيت اين گروه‌ها از آنها دل كنده‌اند.

وزير اطلاعات به سكوت نخبگان كشور در حوادث پس از انتخابات اشاره كرد و گفت: سكوت و خاموشي نخبگان يكي از عواملي است كه موجب ايجاد حادثه كربلا شد زيرا در هر واقعه اراده و ارزش‌هاي الهي زماني به پيشرفت منتهي مي‌شود كه اقشار مختلف به ويژه خواص آن جامعه در وسط حوادث بوده باشند.

وي با بيان اينكه در طول تاريخ اسلام نيز هر زمان پيامبر اسلام با حادثه‌اي مواجه شد با محوريت نخبگانش بوده است، افزود: سكوت نخبگان و به ميدان نيامدن خواص در حالي كه حقايق را مي‌دانند در فتنه سال 88 هم ادامه داشته است.

مصلحي با تاكيد بر اينكه فتنه‌گران داخلي و خارجي سرمايه‌‌گذاري‌هاي قابل توجهي براي پيشرفت مسير فتنه در كشور انجام داده‌اند، يادآور شد: در اين حوادث برخي افراد داخلي و خارجي هدايت‌كننده امور شمار مي‌رفتند.

وي با اشاره به اينكه از مديران و صحنه‌گردانان اين حوادث اسناد و مدارك قابل توجهي به دست آمده است كه نشان مي‌دهد حوادث را كنترل و هدايت مي‌كرده‌اند، گفت: هنور اسرار پشت پرده بسياري از خواص در حوادث سال 88 وجود دارد كه به دليل برخي مسائل بيان نشده و بازگشايي آن زمان مناسبي مي‌خواهد.

وزير اطلاعات با اشاره به تربيت سياسي اسلام تصريح كرد: ملاك و معيار در اسلام اشخاص نيستند بلكه اين اشخاص و خواص هستند كه با معيارهاي اسلام سنجيده مي‌شوند و اگر در مسير بودند مورد اقبال قرار مي‌گيرند.

* در كنار رهبري بودن معنا ندار


ارسال توسط arman


 

ماجراي دو كلفت شاه كه آوازه‌خوان شدند
رژیم شاه عامل اصلی اشاعه فساد و فحشا و بی بندباری در مملکت بود و شاه که اعتقادات مذهبی مردم را به مثابه سدی در برابر نفوذ فرهنگ غربی در کشور و تضمین آرام سلطنت موروثی در خانواده خود ارزیابی می کرد می کوشید با گسترش مبانی فساد اجتماعی در جامعه زایل کردن عرق ملی و مذهبی از مقاومت اسلام و جامعه اسلامی ایران بکاهد و به مرور آن را نابود کند.

 

حماسه نیوز به نقل از کلمهنویسنده کتاب خاطرات من و فرح در این مورد می نویسد: «...تا اینجا فقط از هنرمندانی صحبت شد که از عالم هنر وارد دربار شاهنشاهی شده  و هنر خود را به شاه و اشرف و سایر اعضای خانواده پهلوی عرضه می کردند اما دو نفر هم از داخل دربار پا به عالم هنر گذاشتند. دو خواهر آوازه خوان معروف به مهستی و هایده. این دو خواهر که نام اصلی آنها سکینه و خدیجه ده بالا بود از سنین جوانی در کاخ سعدآباد کلفتی می کردند. هر دو خواهر را احترام شیرازی (ندیمه تاج الملوک مادر شاه) به کاخ آورده بو.د احترام شیرازی همه کاره کاخ مادر شاه بود و این دو دختر هم در کاخ خدمت می کردند. برخی شبها ملکه مادر بزم خصوصی راه می انداخت و گروهی نوازنده و خواننده در آن محفل هنر نمایی می کردند. گاهی اوقات سکینه و خدیجه که بعد ها با نام مهستی و هایده از آوازه خوانان معروف شدند در موقع خوانندگی و نوازندگی مطربها به تشویق احترام الملوک وارد گود شده و خودی نشان می دادند.


 


 

در یکی از شبها صدای مهستی و هایده مورد توجه رهبر ارکستر گلها قرار می گیرد و از تاج الملوک تقاضا می کند اجازه دهد این دو دختر را به استودیوی ضبط رادیو برده و از آنها تست صدا بگیرد به این ترتیب کلفتهای کاخ تاج الملوک سر از برنامه شعر و موسیقی رادیو ایران در آوردند و پس از اجرای یکی دو ترانه به آوازه خوان های طراز اول تبدیل شدند.

این دو تا زمانی که در ایران بودند هفته ای یکی و دو شب را در کاخ ملکه


ارسال توسط arman
آخرین مطالب

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 19 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 35
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 36
بازدید ماه : 120
بازدید کل : 82988
تعداد مطالب : 182
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1

یاران خورشید